آب در قرآندر تعریف علمی آب گفتهاند: مادّهای ترکیب یافته از دو واحد هیدروژن و یک واحد اکسیژن (H۲O) است [۱]
شريف، عدنان، من علوم الأرض القرآنیّه، ج۱، ص۱۰۳.
و حکیمان قدیم، آن را یکی از چهار عنصر تشکیل دهنده مادّه میدانستند.فهرست مندرجات۲ - نعمت بودن آب ۳ - نشانه خدا بودن آب ۳.۱ - نشانه قدرت الهی ۳.۲ - نشانه معاد ۴ - تکیه عرش خدا بر آب ۴.۱ - دلیل قرآنی ۴.۲ - ادله روایی ۴.۳ - دیدگاه مفسرین ۴.۴ - دیدگاه عرفا و حکما ۴.۴.۱ - مؤیدهای روایی ۵ - منشأ حیات ۵.۱ - معنای ماء ۵.۲ - معنای مخلوق زنده ۵.۲.۱ - سخن قفال ۵.۲.۲ - همه مخلوقات ۵.۲.۳ - جنبندگان روی زمین ۵.۳ - معنای منشأ بودن ۵.۴ - جمعبندی ۶ - پانویس ۷ - منبع ۱ - منافع آببرابر عربی آن «ماء» و ۶۳ بار در قرآن آمده است. این آیات اشاره دارند که عرش خداوند بر روی آب بوده و حیات همه جانداران به آب وابسته است و نیز از نقشهای گوناگون آن در زمین از احیای زمین، سرسبزی طبیعت ، رویش گیاهان رنگارنگ، پیدایش مراتع، مزارع و باغها با درختان مختلف و انواع گوناگون میوهها، سخن رفته است. به نزول آب بر کوههای بلند و تأمین آب گوارای آشامیدنی، ایجاد نهرها و رودهای بزرگ و تسخیر آب دریاها برای انسان نیز اشاره شده است. منابع و مخازن آب چون دریاها، آسمان، کوهها، نهرها، چشمهها و چاه، از دیگر مسائل مربوط به آب است که آیات قرآن به آن اشاره دارند. آیاتی چند نیز از وجود آب در جهان آخرت به صورت یکی از نعمتهای بهشت، خبر داده است. قرآن کریم در همه این آیات، ذهن انسان را از توجّه به علل و عوامل مادّی تأمین آب منصرف ساخته و به عامل اصلی تأمین آن، یعنی خداوند سبحان، معطوف داشته است؛امّا پیشتر و برتر از آن بر اموری دارای اهداف تربیتی و هدایتی تأکید شده که مهمترین آنها از این قرار است: ۲ - نعمت بودن آبنگاه کلّی به آیات مربوط به آب نشان میدهد که از بین نقشهای آن در حیات همه موجودات زنده، بر منافع مستقیم و غیرمستقیم آب برای انسان تأکید شده است و سیاق بخش فراوانی از این آیات نظیر«کلوُا و اشرَبوُا» [۲]
حجیلی، عبدالرحمان، المعاجم المفهرسه لالفاظ القران الكريم، ج۱، ص۳۷۷.
یا «أَسقَینکم» یا «فَأَنزَلنا مِنَالسَّماءِ ماء» درصدد برشمردن نعمتهای الهی است؛ ازاینرو، این بخش از آیات بهطور صریح یا غیر صریح، بندگان خدا را به شکر این نعمت بزرگ میخواند.در آیات ۴۸ تا ۵۰ فرقان با اشاره به نزول آب طهور از آسمان و احیای سرزمینهای مرده و فراهم کردن آب مورد نیاز دامها و انسانها، مردم را به یادآوری این نعمت الهی دعوت میکند: «وَ لَقَد صَرَّفنهُ بَینَهُم لِیذّکروُا فَأَبی أَکثَرُ النّاسِ إِلاّ کفورًا.» در آیات ۵۷ و ۵۸ اعراف همین بیان، با دعوت مردم به سپاسگزاری از این نعمت همراه شده است: «کذلِک نُصَرِّفُ الأیتِ لِقَوم یشکروُن.» آیه ۶۸ تا ۷۰ واقعه با دعوت از مخاطبان به تدبّر در آب آشامیدنی و تأکید بر اینکه فقط خداوند آن آب گوارا را از ابرها فروفرستاده و قادر است با تغییر نظام حاکم بر نزول آب، آن را به آبی شور و تلخ تبدیل کند، خدا را مستحق سپاسگزاری دانسته و به شکر نعمت آب تشویق کرده است: [۸]
سيدعشری، عبدالمنعم، تفسیرالآیات الکونیّه، ج۱، ص۶۰-۶۱.
«أَفَرءَیتُمُ المـاءَ الَّذی تَشرَبونَ - ءَأَنتُم أَنزَلتُموهُ مِنَ المُزنِ أَم نَحنُ المُنزِلونَ - لَو نَشاءُ جَعَلنهُ أُجاجاً فَلولا تَشکرُون.»درآیه ۱۲ فاطر نیز از دو دریای شور و شیرین و منافع آن دو یاد کرده و غرض از یادآوری این نعمت را شکرگزاری مردم دانسته است. ۳ - نشانه خدا بودن آبآیه به معنای نشان آشکاری است که شخص را راهنمایی میکند. با اینکه همه موجودات عالَم از جمله آب ، از آیات الهی است که نشان از آفریننده آن دارد، در هیچیک از آیاتِ مربوط به آب، آفرینش یا وجود آب، آیه خدا شناسانده نشده؛ بلکه نزول آب از آسمان و درپی آن، إحیای زمین، رویش گیاهان و درختان مختلف با انواع گوناگون میوهها که درک آن برای همه افراد بشر محسوس است، از آیات الهی دانسته شده است: «هُوَ الَّذی أَنزلَ مِنَالسَّماءِ ماءً لَکم مِنهُ شَرابٌ و مِنهُ شَجَرٌ فیهِ تُسیمُونَ - ینبِتُ لَکم بِهِ الزَّرعَ و الزَّیتونَ و النَّخیلَ و الأَعنبَ و مِن کلِّ الثَّمرت إِنَّ فِی ذلِک لاَیةً لِقوم یتفَکرون.» در این بخش از آیات، گاه نزول آب از آسمان از نشانههای ربوبیت مستمر الهی شناسانده شده که چگونه خدای حکیم، آب را با تدبیر و تقدیر حکیمانه، به اندازه بر زمین مرده میریزد و با آن به زمین و اهل آن حیات میبخشد. در آیه ۱۶۴ بقره نزول آب و در پی آن، افزون بر إحیای زمین، پراکنده شدن جنبندگان نیز از آیههای الهی شمرده شده است: «إِنَّ فِی خَلقِالسَّمـوتِ والأرَضِ... و ما أَنزَلَ اللّهُ مِنَ السَّماءِ مِن ماء فَأحیا بِهِ الأَرضَ بَعدَ مَوتِها و بَثَّ فیها مِن کلِّ دابَّة... لاََیـت لِقَوم یعقِلون.» ۳.۱ - نشانه قدرت الهیدر آیاتی دیگر، همین پدیده، نشانه تحقّق معاد و قدرت خداوند بر احیای دوباره مردگان دانسته شده است: «ومِن ءَایـتِهِ أَنّک تَریالأَرضَ خـشِعَةً فَإِذا أَنزَلنا عَلیهَا الماءَ اهتَزَّت و رَبَت إِنَّ الّذِی أَحیاها لَمُحیِ المَوتی إِنَّهُ عَلی کلِّ شَیء قَدیر». «وَاللّهُ أَنزل مِنَ السَّماءِ ماءً فَأحیا بِهِالأَرضَ بَعدَ مَوتِها إِنَّ فِی ذلک لاََیةً لِقوم یسمَعونَ». ۳.۲ - نشانه معاددر آیاتی دیگر، بدون تصریح به نشانه بودن، بلکه با تشبیه احیای دوباره انسانها پس از مرگ به رویش گیاهان از زمین در پی نزول آب، احیای زمین با آب را نشانه قدرت خداوند بر امکان و وقوع معاد میداند: «وَالَّذِی نَزَّلَ مِنَالسَّماءِ ماءً بِقَدَر فَأَنشَرنا بِهِ بَلدَةً مَیتاً کذلِک تُخرَجون». نیز ق، اعراف، و فاطر. ۴ - تکیه عرش خدا بر آببر اساس پارهای از آیات و روایات عرش خدا بر آب بنا نهاده شده است که در خصوص این مطلب، اختلافاتی میان عالمان مسلمان وجود دارد. ۴.۱ - دلیل قرآنیآیه ۷ هود از بودن عرش خدا بر آب خبر میدهد: «وَ هُوَ الَّذی خَلَقَ السَّمـاوتِ و الأَرضَ فِی سِتَّةِ أَیام و کانَ عَرشُهُ عَلَی الْماءِ، و او کسی است که آسمانها و زمین را در شش مرحله آفرید و عرش، او بر آب بود». مفسّران در تفسیر این آیه بر یک نظر نیستند. سیدقطب معتقد است که این آیه فقط بر وجود آب هنگام خلق آسمان و زمین و قرار داشتن عرش خدا بر آن دلالت دارد؛ امّا اینکه چگونه آبی بوده و عرش به چه نحو بر آن قرار داشته، از امور غیبی است که راهی برای فهم مفسّر به آن وجود ندارد. [۲۵]
قطب، سید، فی ظلال القرآن، ج۴، ص۱۸۵۷.
۴.۲ - ادله رواییبرخلاف نظر این گروه از مفسران، برخی درپی ارائه معنای روشنی از آیه بودهاند. در نقلی از کعب الاحبار آمده است که خداوند، یاقوت سبزی آفرید؛ آنگاه با هیبت در آن نظر کرد؛ به طوری که به آبی مضطرب تبدیل شد؛ پس باد را آفرید و آب را بر پشت باد قرار داد و عرش را نیز بر آب نهاد. نظیر این روایت که از اسرائیلیات است، از ابنعباس نیز نقل شده. ۴.۳ - دیدگاه مفسرینبرخی مفسّران متأخّر گویا با مسلَّم گرفتن مضمون این روایات، با این پرسش مواجه شدهاند که چه فایده و حکمتی در این است که عرش خدا بر آب و آب بر روی باد باشد و پاسخ دادهاند که قرار گرفتن بنای عظیم عرش بر آب، دلالت روشنتری بر قدرت خدا دارد که چگونه آن جسم سنگین را بدون هیچ ستونی بر روی آب نگه داشته است. ابومسلم اصفهانی در این باره گفته است: عرش خدا، یعنی بنای آسمانها و زمین که بر روی آب قرار داشت و این شگفتانگیزتر است که ساختمان عظیمی بر روی آب بنا نهاده شود؛ امّا این نظریه با ظاهر آیه سازگار نیست؛ زیرا آیه میگوید: عرش خدا، پیش از آفرینش آسمان و زمین بر آب بود. ابوبکر اَصَمّ گویا به دلیل نادرستی این نظریهها در تفسیر دیگری از آیه چنین میگوید: همان گونه که آسمان بالای زمین قرار گرفته بود، عرش خدا نیز بالای آب قرار داشت. اینکه مقصود از عرش و نیز ماء چه باشد، میتواند تفسیری مقبولتر یا غیر قابل قبول از آیه ارائه دهد. ۴.۴ - دیدگاه عرفا و حکماآنچه از مفسّران متقّدم گزارش شده، عرش را موجودی مادّی معرّفی میکند؛ امّا برخی مفسّران (به طور عمده عارفان و حکیمان) عرش و ماء را شیء غیرمادّی دانستهاند؛ (همه ممکنات) از آن برآمده و به واسطه آن وجود یافتهاند، نَفَس رحمانی دانسته است [۳۳]
قیصری، داوود، شرح فصوص الحکم، ج۱، ص۹۹۱.
که گاه از آن به «حیات ساریه» در موجودات [۳۴]
فرهنگ جهاد، ج۱، ص۱۰۸.
یا «وجود منبسط» و یا «حقیقت محمدیه» تعبیر میشود. برخی دیگر از مفسران، عرش را کنایه از تدبیر خداوند، یعنی علم او به مصالح، شایستگیها و بایستگیهای هستی دانسته و برآنند که آیه پیشین خبر میدهد پیش از آفرینش آسمان و زمین، خدا وجود داشت و با او هیچ نبود و خداوند ابتدا آب را آفرید؛ آنگاه آسمانها و زمین و بهطور کلّی موجودات مادّی را از آب خلق کرد. [۳۶]
اسماعیل، محمدمحمود، الاشارات العلمیه فی الآیات الکونیّه، ج۱، ص۲۲.
امام خمینی نیز با استناد به آیه (اَنزَلَ مِنَ السَّمَاء مَاء فَسَالَتْ اَوْدِیَةٌ بِقَدَرِهَا فَاحْتَمَلَ السَّیْلُ زَبَدًا رَّابِیًا) بر این اعتقاد است که فیض الهی و وجود منبسط درحقیقت مانند باران و آبی است که از آسمان احدیت به زمین کثرات نازل میشود. وجود منبسط از هر صورت و محدودیت واندازه خالی است، لکن در تنزل خود، محدود به حدود، متعین به تعینات و متکثر به تکثرات ماهیات و قوابل میگردد، یعنی حقیقت این فیض و وجود منبسط در عالم عقل بهاندازهای که عالم عقل قابلیت آن را دارد، به تمامه حضور دارد و در عالم ماده نیز بهاندازهای که عالم ماده قابلیت آن را دارد، در تمامی حقیقت آن حضور دارد. پس موجودات عالم، هرکدام به مقدار ظرفیت و قابلیت و استعداد خود از این فیض الهی و آسمانی بهره میگیرند. [۳۹]
خمینی، روحالله، تعلیقه بر فوائد الرضویه، ص۸۷-۸۸، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۵.
همچنین امام خمینی با استناد به آیه (وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاء کُلَّ شَیْءٍ حَیٍّ) مراد از آب را وجود منبسط میداند که همان اضافه اشراقی است که زمین تاریک را روشن میسازد و فیض مقدسی است که بهواسطه آن استعدادها روشن میشود و آب زندگانی است که ساری در همه چیز است. به باور ایشان وجود منبسط حقیقت واحدی است که همه کثرات امکانی را دربرگرفته و در دل تمام آنها بسط یافته است. وجود منبسط بر پیکرهای آسمانهای ارواح یعنی عقول و مفارقات و زمینهای اشباح یعنی عالم مثال و ماده منبسط شده است. این فیض بازتاب وجود حقیقی حقتعالی است و به همین دلیل، صبغه و وجهه وجودی آن زیاد است؛ اما در حقیقت وجود حقیقی نیست و تنها با حیث تقییدیه وجود حقتعالی موجود است؛ زیرا هویت وجود منبسط، ربط محض و اضافه اشراقی است؛ بلکه ظهور و پرتو وجود حقتعالی است. [۴۳]
خمینی، روحالله، دانشنامه امام خمینی، ج۱، ص۶۴، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰.
۴.۴.۱ - مؤیدهای رواییاین تفسیر از آیه با روایتهایی از امامان معصوم (علیهمالسلام) تأیید میشود که نخستین پدیده مادّی آفریده خداوند را که منشأ آفرینش موجودات دیگر بوده، آب معرّفی میکنند. از حضرت باقر (علیهالسلام) نقل شده که در پاسخ به مردی شامی درباره آغاز آفرینش فرمود: نخست، چیزی را آفرید که همه چیزها از آن خلق شده و آن آب است؛ پس خداوند نسب هر چیزی را به آب میرساند؛ ولی برای آب، نسبی که بدان منسوب شود، قرار نداده است. در حدیث دیگری از حضرت صادق (علیهالسلام) عرش به آفریدگان تفسیر شده است: العرش فی وجه هو جملة الخلق؛ بنابراین بعید نیست که آیه به پدید آمدن همه مخلوقات از آب اشاره داشته باشد. ۵ - منشأ حیاتقرآن کریم در آیه ۵۴ فرقان آغاز آفرینش انسان را از آب دانسته: «وَهُو الَّذِی خَلقَ مِنَالماءِ بَشَراً» و در آیه ۴۵ نور نه تنها انسان که مبدأ آفرینش هر جنبندهای را آب معرّفی کرده است: «وَاللّهُ خَلقَ کلَّ دابَّة مِن ماء». در آیه ۳۰ انبیاء به صورت عام و کلّیتر بیان میکند که هرچیز زندهای را از آب قرار دادیم: «وجَعَلنا مِنالماء کلَّ شَیء حَیّ». درباره این آیه سه پرسش مطرح است که مفسّران به شکلهای گوناگون به آن پاسخ دادهاند که هر پاسخ بر برداشت خاصّی از آیه مبتنی است. نخست، مراد از «ماء» چیست؟ دوم، «کلَّ شَیء حَیّ» چه معنا دارد؟ و سوم، «جَعَل» به چه معنا است؟ ۵.۱ - معنای ماءبرخی برآنند که «ماء» در آیه، همان آب معروف است؛ بنابراین مبدأ آفرینش جانداران آب است؛ در مقابل، برخی دیگر از مفسّران مقصود از «ماء» را نطفه دانستهاند؛ شاید به این دلیل که مبدأ آفرینش جانداران با آبی جز نطفه مسلّم نیست؛ به ویژه که در چند آیه، مبدأ آفرینش انسان هم نطفه شناسانده شده: «إِنّا خَلَقنا الإِنسـنَ مِن نُطفَة أَمشاج» و در آیاتی دیگر، از این نطفه به «ماء» تعبیر شده است: «أَلَمنَخلُقکم مِن ماء مَهین، آیا شما را از آبی پست نیافریدیم؟» «فَلینظُرِ الإِنسنُ مِمَّ خُلِقَ - خُلِقَ مِن ماء دافِق، پس آدمی باید بنگرد که از چه آفریده شده. از آبی جهنده آفریده شده». ۵.۲ - معنای مخلوق زندهمفسّران مقصود از «کلَّ شَیء حَیّ» را هر مخلوق زنده دانستهاند؛ امّا بیشتر آنان توضیح ندادهاند که آیا شامل جن، فرشتگان، گیاهان و درختان هم میشود یا نه. فخر رازی با استناد به آیاتی که آفرینش جن را از آتش و آفرینش آدم را از خاک دانسته و چند پرنده که عیسی (علیهالسلام) آنها را از گِل ساخته و نیز با توجه به روایاتی که آفرینش فرشتگان را از نور دانسته، بر آن است که این موارد، از عموم آیه پیشین استثنا میشود. وی همچنین در ذیل آیه «وَاللّهُ خَلقَ کلَّ دابَّة مِن ماء» با طرح پرسش پیشگفته، سه پاسخ برای آن آورده است: ۵.۲.۱ - سخن قفالبهترین پاسخ، سخن قفّال است که «مِن ماء» را صفت برای «کلَّ دابَّة» دانسته است، نه متعلّق به «خلق»؛ بنابراین معنای آیه این است که هر جنبنده آفریده شده از آب، مخلوق خدا است. این پاسخ سخن درستی است؛ ولی ظهور آیه را که مبدأ آفرینش موجودات زنده آب است، نفی نمیکند. ۵.۲.۲ - همه مخلوقاتریشه و سرچشمه همه آفریدگان آب است؛ همانگونه که طبق روایت ، اوّل آفریده خداوند آب بود؛ آنگاه از آن، آتش ، باد و نور را آفرید. ۵.۲.۳ - جنبندگان روی زمینمقصود از «کلَّ دابَّة» فقط جنبندگان ساکن بر روی زمین است، نه هر موجود زندهای و از آنجا که جنبندگان روی زمین یا از نطفه آفریده شدهاند یا بدون آب نمیتوانند زندگی کنند، آیه از این اکثر به «همه» تعبیر کرده است؛ افزون بر این، برخی مفسّران «کلَّ شَیء حَیّ» را مختصّ حیوانات دانستهاند؛ امّا در مقابل، برخی با توجّه به اطلاق آن، هر موجود مادّی دارای رشد و نمو را مشمول آن دانستهاند؛ خواه حیوان باشد یا گیاه و درخت. ۵.۳ - معنای منشأ بودنعدهای «جَعَلنا» را به معنای «خلقنا» گرفتهاند که بنابراین احتمال، آیه، مبدأ آفرینش موجودات زنده را آب میداند؛ خواه آب به معنای نطفه یا بهطور مطلق باشد. برخی در اینباره با استناد به فرضیههایی که علم جدید آن را مطرح کرده، مبنی بر اینکه اصل حیات ریشه در آب دارد و نخستین موجود یا موجودات زنده به صورت حیوان بسیط تک سلولی از آب و در دریا پدید آمده است، درصدد برآمدهاند که آیه را بر این نظریه تطبیق دهند. سیدقطب در همین جهت میگوید: آیه «وَ جَعَلنا مِنَالماءِ کلَّ شَیء حَیّ» حقیقتی بزرگ را اثبات میکند که دانشمندان، فهم و اثبات آن را دستاوردی سترگ برای علم قلمداد میکنند و آن اینکه نخستین بستر و گهواره حیات، آب است. [۶۳]
قطب، سید، فی ظلال القرآن، ج۴، ص۲۳۷۶.
برخی دیگر «جَعَلنا» را به معنای «احیینا» دانستهاند؛ یعنی ما به هر موجود زندهای با آب، حیات بخشیدیم؛ بنابراین، آیه به تأثیر آب در ادامه حیات موجودات ناظر است، نه فقط به اصل آفرینش آنها. طبرسی این نظر را درستتر دانسته و روایت عیاشی از امام صادق (علیهالسلام) را نقل کرده که حضرت در پاسخ پرسشی درباره طعم آب، با استناد به همین آیه فرمود: طعم آب، طعم حیات است. برخی نیز با استناد به کشفیات علمی، مبنی بر اینکه مهمترین عنصر تشکیل دهنده یک سلول، آب است که در همه موجودات زنده از حیوان گرفته تا گیاهان وجود دارد، همچنین آب در همه فعل و انفعالات درون اجسام زنده، نقش اساسی دارد، آیه را به بیان این حقیقت علمی ناظر دانستهاند. [۶۷]
فخر رازی، محمد بن عمر، الرکام المزنی و الظواهر الجوّیّه، ج۱، ص۲۰۶.
علاّمه طباطبایی مینویسد: مسأله ارتباط حیات با آب که امروزه در سایر بررسیهای علمی جدید روشن شده، معجزه ماندنی قرآن کریم است. ۵.۴ - جمعبندیبنابراین بهطور کلّی سه نظریه درباره آیه مطرح شده است: ۱. هر موجود زندهای از آب آفریده شده. ۲. هر موجود زندهای از نطفه آفریده شده. ۳. حفظ و ادامه حیات هر موجود زندهای به آب وابسته است. ۶ - پانویس۷ - منبع• دائرةالمعاف قران کریم جلد اول، برگرفته از مقاله «آب در قرآن»، شماره۲۷. • دانشنامه امام خمینی، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰ شمسی. |